هَمسا

new experience of life on Islamic way

new experience of life on Islamic way

۱۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۴ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

عجب دارای سه درجه است که به ترتیب عبارتند از : عجب در عقاید، عجب در اخلاق و عجب در اعمال.

درجه ی اول:(عجب در عقاید) عجب به ایمان و معارف حقه است و در مقابل آن عجب به کفر و شرک و عقاید باطله است.

یعنی شخص از اینکه به خدا و رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) ایمان دارد و یا اینکه معارف دین آشنا است، به خود به ببالد و مسرور باشد و در مقابل آن شخص از اینکه به خدا و قیامت و ... ایمان ندارد به خود ببالد و مسرور شود.

درجه ی دوم: (عجب در اخلاق)عجب به صفت و اخلاق خوبی که در خود می بیند(مثلا شخص صبوری است و یا رازدار است و ... و به این صفات خود ببالد) و در مقابل شخصی که به اخلاق و صفات بد خود افتخار کند.

درجه ی سوم: (عجب در اعمال) شخص دچار عجب در اعمال صالح  باشد و در مقابل او شخصی که در به اعمال ناهنجار و قبیح خود عجب کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۴ ، ۰۵:۰۰
ham sa

بسم الله الرحمن الرحیم

بسم الله الرحمن الرحیم

فراخوانی برای فریاد استغاثه

بر اساس آنچه از متون دینی دربارۀ آخرالزمان برداشت می‌شود، فرج در زمانی رخ خواهد داد که دو ویژگی مهم در میان امت اسلامی ایجاد شده باشد: یکی اوج معرفت و اقتدار مؤمنان که ناشی از آمادگی آنان برای یاری ولی خدا و اقامۀ حق است، و دیگری اوج مظلومیت و اضطرار آنان به فرج، که ناشی از دشمنی‌های فراوان نسبت به آنهاست که ایشان را به دعا و تضرع بی‌سابقه وامی‌دارد و موجب نهایت استغاثۀ آنان برای فرج و پیروزی حق علیه باطل می‌شود.

ما از آغاز انقلاب اسلامی بر اساس فرمایشات و پیش‌بینی‌های امام و رهبری انتظار می‌کشیدیم که انقلاب ما سرآغاز بیداری و اقتدار امت اسلامی در جهان گردد، امری که به تدریج تحقق یافته است و فراتر از حد انتظار ناباورانه شاهد آن هستیم. ما هم اکنون بسیار بهتر از اول انقلاب علت دشمنی‌ها و کینه‌توزی‌های استکبار با انقلاب اسلامی ایران را درک می‌کنیم. امروز که امواج بیداری تمام امت اسلامی، به اقتدار مؤمنان منجر شده است، بهتر از هر زمانی می‌شود فهمید چرا هشت سال با ما جنگیدند تا یک ملت را نابود کنند که ریشۀ این بیداری را بخشکانند. اقتدار امروز مؤمنان امید مستضعفان جهان شده است و به اذعان دوست و دشمن طلیعۀ نابودی مستکبران گردیده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۴ ، ۱۵:۵۲
ham sa

پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در 22 بهمن سال ۱۳۵۷، به دعوت امام خمینی همه‌پرسی حکومت جمهوری اسلامی ایران در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ در سراسر ایران برگزار شد و ۹۸٫۲ واجدین شرکت در همه‌پرسی با دادن رای «آری»، با برقراری حکومت جمهوری اسلامی موافقت کردند.
 


 
 در روز ۱۲ فروردین نتایج اعلام شد و این روز را روز جمهوری اسلامی نامیدند. طبق اعلامیه دولت موقت، در رفراندم 20 میلیون و 288 هزار تن (98 و دو دهم درصد آراء) به حذف سلطنت و برقراری نظامی اسلامی «بله» و 241 هزار تن «نه» گفته بودند.

برگه رای‌گیری چه شکلی بود؟

برگه رای، دوقسمتی بود و شامل نیمه «آری» -به رنگ سبز- و نیمه «نه» -به رنگ قرمز- بود و روی آن چنین درج شده بود:
 
«بسمه تعالی

دولت موقّت انقلاب اسلامی

وزارت کشور

تعرفهٔ انتخابات رفراندم

تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی

که قانون اساسی آن از تصویب ملت خواهد گذشت.»

رای‎دهندگان، می‌بایست بخش موردنظر خود را از برگه جدا می‎کردند و در صندوق رای می‎انداختند.
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۴ ، ۰۰:۰۰
ham sa

بسم الله الرحمن الرحیم

علی بن سوید گوید از حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام)،پرسیدم از عجبی که فاسد می نماید عمل را؛ پس فرمودند:«عجب را درجاتی است، از آن ها این است که زینت پیدا کند از برای بنده بدی عمل او، پس ببینید او را نیکو، پس به عجب آورد او را و گمان کند او نیکو عملی کرده است. و از آن هاست آنکه ایمان آورده بنده به پروردگار خود، پس منت گذارد بر خدا؛ و حال آن که از برای خداست بر او در ایمان منت»

شرح «عُجب» بنا به فرموده ی علماء(رضوان الله علیهم):

بزرگ شمردن عمل صالح و کثیر شمردن آن و مسرور شدن و ابتهاج نمودن به آن و خود را از حد تقصیر خارج دانستن است. عمل را باید اعم از عمل قلبی و قالبی دانست.

نکته: مسرور شدن به عمل صالح با تواضع و فروتنی کردن از برای خدای تعالی و شکر ذات مقدس حق کردن بر این توفیق و درخواست توفیق بیشتر به این عمل عجب نیست و ممدوح و شایسته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۰۳
ham sa

بسم الله الرحمن الرحیم

لطفا تعداد صلوات های خود را در قسمت نظرات درج نمایید.

تعداد صلوات فرستاده شده تا الان: 10500صلوات

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۱۷
ham sa

The creator of Fatima

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۳۹
ham sa

بسم الله الرحمن الرحیم

رفتی و خاطره ها پنجره را وا کردند
هی نشستند و فقط گریه تماشا کردند

صورت مرد در این هیمنه دیدن دارد
گونه وقتی بشود آینه دیدن دارد

گونه اش آینه بندان به نظر می آید
چقدر عشق به چشمان پدر می آید

اشک و لبخند علی، آه عجب تلفیقی
نیست برّنده تر از تیغ سکوتش تیغی

بوی بدر و احد و خیبر و خندق دارد
ذولفقاری که اگر دق بکند حقّ دارد

قسمت این بود که من همدم بابا باشم
بعد از این مثل خودت ام ابیها باشم

بعد از این داغ که آتش به همه عالم زد
من خودم شانه به موهای خودم خواهم زد

رفتی و مبدأ غم را به دلم آوردی
با همه کودکیم خوب بزرگم کردی

میروم در دل آتش، به خدا باکی نیست
راستی مادر من، چادر من خاکی نیست!!!

آتش از داغ غمت سوخته، بی تاب شده
از خجالت زدگی خاک رهت آب شده

آب گفتم چقدر حرف به ذهنم آمد
یک کفن باز از این چند کفن کم آمد

غم نباید به گل فاطمه غالب بشود
مانده تا زینب تو ام مصائب بشود

داغ محسن چقدر زود زمین گیرت کرد
پیش از آنی که خودت پیر شوی پیرت کرد

جای آن لاله خدا یاس به ما خواهد داد
محسنت رفته و عباس به ما خواهد داد

آه… افتاده کنون بند به دستان پدر
بعد از این حادثه سوگند به دستان پدر

که منم شیرترین دختر این خطّه، منم
دختر شیر خدا هستم و خود شیر زنم

با همه دختری ام مرد تر از مردانم
تا ابد پای حسین بن علی می‌مانم

شهر در سیطره ی شوم شبی تاریک است
باید آماده شوم روز دهم نزدیک است…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۴ ، ۰۵:۰۰
ham sa

بسم الله الرحمن الرحیم

شمـع وجود فاطمـه سوسو گرفتـه است

شب با سکوت بغض علی خو گرفته است

آتـش گـرفت جـان علی با شرار آه

وقتی که از ولی خدا رو گرفته است

در دست ناتوان خودش بعد ماجرا

این بار چندم است که جارو گرفته است

قلب تمام ارض و سماوات و عرش و فرش

یک جـا بـرای غـربـت بـانو گـرفته است

حـتی وجـود میخ و در و تـازیـانـه ها

عطر و مشام از گل شب بو گرفته است

بـا ازدحـام مـوج مخـالف بیـا ببین

کشتی عمر فاطمه پهلو گرفته است

مردی که بدر و خیبر و خندق حماسه ساخت

سـر در بغــل گـرفتــه و زانــو گـرفـته است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۴ ، ۰۵:۰۰
ham sa

بسم الله الرحمن الرحیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۴ ، ۰۱:۵۲
ham sa

بسم الله الرحمن الرحیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۳۱
ham sa

بسم الله الرحمن الرحیم

رنگِ پاییز به دیوارِ بهاری افتاد
بر درِ خانه ی خورشید شراری افتاد

فاطمه ظرفیت کل ولایت را داشت
وقت افتادن او ایل و تباری افتاد

آن قَدَر ضربه ی پا خورد به در تا که شکست
آن قَدَر شاخه تکان خورد که باری افتاد

تکیه بر در زدنش درد سرش شد به خدا
او کنارِ در و در نیز کناری افتاد

بعدِ یک عمر مراعاتِ کنیزانِ حرم
فضّه ی خادمه آخر به چه کاری افتاد

خواست تا زود خودش را برساند به علی
سرِ این خواستنِ خود دو سه باری افتاد

ناله ای زد که ستون های حرم لرزیدند
به روی مسجدیان گرد و غباری افتاد

غیرتِ معجرِ او دستِ علی را وا کرد
همه دیدند سقیفه به چه خواری افتاد

وقت برگشت به خانه همه جا خونی بود
چشمِ یاری به قد و قامتِ یاری افتاد

آن قدََر فاطمه از دست علی بوسه گرفت
بعد از آن روز دگر رفت و کناری افتاد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۴ ، ۰۵:۰۰
ham sa